جام الست

ساخت وبلاگ

پاسخ شایعه:

 ناموسا تا اخرش بوخون.....

قسمت اول شایعه  (الکی مثلا):

1- بله بیش از 830 نفر در جریان آتش فتنه قطع نخاع شدند.  و لی اینها چه کسانی بودند نصف بیشتر این افراد از نیوری انتظامی بسیج و مردمی بودند که میخواستند جلوی فتنه را بگیرند.

2-  در پرچم بسیاری از کشورها نماد دینی آن کشور استفاده می شود. تقریبا در پرچم اکثریت غریب به اتفاق کشورها هم وجود دارد . در پرچ انگلستان ،سوئد ، نروژ ، سوئد  و بسیاری از کشورها صلیب وجود دارد. در پرچم بسیاری از کشورهای مسلمان مانند ترکیه ، پاکستان ، مالزی و بسیاری دیگر هلال وجود دارد
 در پرچم ایران هم الله و الله اکبر وجود دارد. آیا این عجیب است؟ برای ایرانی ها بالاتر از خدا چه نشانی وجود دارد؟ فردی که این موضوع را عربی می داند  خود را به خواب زده است.

3-  اری درست است شاه ثروت ایران رو به امریکاتقدیم میکرد و  این موضوع را همه ی ما قبول داریم.
اما در مورد کمک به فلسطین و لبنان و غیره... کسی که مسلمان و شیعه است که دلیل این کمک را خوب می داند.کسی هم که ذره ای انسانیت دارد باز هم دلیل این کمکها را میداند. ولی در پاسخ کسی که نه انسان است و نه مسلمان  باید گفت  این کمک ها تو جیه مادی هم دارد:
ردیف بودجه هرچیزی در جایگاه خود قرار دارد ... شما یک زیردریایی می خرید ۱۵۰ میلیون دلار، در مانورها می بینید که بسیار شیک بر روی آب ها حرکت میکنه، وقتی جنگ در خلیج فارس شکل بگیره این زیردریایی از نقطه  ای مورد هدف قرار میگیره که معلوم نمیشه از کجا خورد! اما بجای اینکه شما یک زیردریایی ۱۵۰ میلیون دلاری بخرید، اینجور فکر میکنید که سالی ۱ میلیون دلار به یک گروه چریکی کمک کنید و ..."
 
4- چه کسی گفته سات   که در سایت های معتبر اسم خلیج جعلی عربی رو نوشته اند ؟‌
مشهور ترین نقشه ی جهان نقشه ی گوگل هست  که نام خلیج فارس بر روی ان منتشر شده است
و این موضوع در سازمان ملل نیز مورد قبول می باشد.

5- پرچم ایران فقط یکبار در سوریه و توسط گروههای مسلح ضد بشار اسد اتش زده شد. و در عراق هرگز این اتفاق پیش نیامده است. کسانی که حداقل یکبار به عراق سفر کرده باشند ارادت و محبت مردم عراق نسبت به ایرانی ها را مشاهده نموده اند.تشیع با پرچم داعش نیز دروغی بیش نیست.

6-اری مردم غزه و فلسطین مظلوم اند چون به  خاکشان تجاوز شده و خاکشان را قصب کرده اند.
چه کسی گفته بازی دوستانه انجام ندادنده اند؟؟؟
 این لینک را مشاهده کنید خلاصه بازی دوستانه ایران فلسطین //// ایران 3 - فلسطین 0
http://90tv.ir/video/79154/%D8%AE%D9%84%D8%A7%D8%B5%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-3-0-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%AF-%D9%81%D9%84%D8%B3%D8%B7%DB%8C%D9%86-%D9%85%D9%82%D8%AF%D9%85%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%BE%DB%8C%DA%A9-%D8%B1%DB%8C%D9%88/

7- اری  حکومت اسلامی ایران بر پایه ی عدل است ولی طبیعی است که اشتباهاتی هم صورت میگیرد.
تمام کسانی که مرتکب اختلاص شدند به جز یک مورد در زندان به سر میبرند مثل رحیمی زنجانی و هاشمیاین خود نشانه عدالت است. که در ایران اسلامی هر شخصی هر مقامی هم که داشته باشد از قانون مستثنا نیست

 

قسمت دوم شایعه:(سنگسار)

1. مغلطه های انجام شده در متن ، تلاشیست جهت کوچک شمردن و تلطیف برخی جرایم و گناهان ، که با ذکر مجازاتهایی بی تناسب و بعضا دروغین ، به نتیجه دلخواه در تخریب باورهای دینی برسند .

2. ذکر زنای محصنه تنها به عنوان "اشتباه زن متاهل" ، بیانگر تفکر لاابالی و انحراف اخلاقی نویسنده است .
* زنای زن متاهل نه تنها در ردیف قبیح ترین گناهان کبیره قرار دارد ، بلکه از نظر فطری و وجدانی در تمام ادیان و مکاتب از شنیع ترین رفتارهاست .

hoghogh.porsemani.ir/node/1048

3. بر اساس قوانین اسلام نه تنها زن ، بلکه مرد نیز اگر متاهل بود و زنا كرد باید سنگسار شود که این مورد البته شرایطی نیز دارد .
* سنگسار كردن زناكاران مختص اسلام نیست و در قواعد سایر ادیان نیز بوده است .

www.quran.porsemani.ir/node/4522

4. زن نماد عفت ، ستون خانواده و پرورش دهنده فرزندان و دارای جایگاه مقدس مادریست .
چگونه می توان پذیرفت زنی با داشتن همسر و در نظر گرفتن موارد یاد شده بتواند دامان خود را آلوده کند و کماکان از او دفاع نمود ؟!!

5. هیچ یک از قربانیان اسیدپاشی بی حجاب و بد حجاب نبوده و حتی یکی از آنها از خانواده ایثارگران بوده است .
اسلام آیین اعتدال و رافت است و اتنساب چنین حملاتی به آن جز غرض ورزی علت دیگری ندارد .

www.tabnak.ir/fa/news/444199

6. ریحانه جباری برخلاف ادعاهای انجام شده نه تنها دوشیزه نبوده ، بلکه بنا بر اقاریر صریح خود در مراحل مختلف پرونده ، با رضایت خاطر به منزل مقتول رفته و بحث تجاوز با نشانه های موجود در صحنه جرم کاملا منتفیست ...

www.isna.ir/fa/news/93020301962

7. جایگاه رفیع زن در اسلام موجب شده تا در قانون اساسی جمهوری اسلامی که با تاسی به آیین حیات بخش اسلام تهیه شده است ، حقوق زن مشروحا ذکر گردیده و مورد تکریم واقع گردد .

 

 

قسمت سوم شایعه:(دامادهای سیاسی)
در خصوص مطلب دامادهای سیاسی، ذکر این نکات لازم است:

1. اصل این مطلب از ابتدا تا اواخر آن، به نسبت فامیلی هر فرد با خانواده همسرش می پردازد که نه تنها معنای خاصی ندارد، بلکه شرح واضحات است.
همانطور که کسی بگوید پدر شما داماد پدربزگ مادریتان است! آیا اشکالی دارد؟!!

2. در واقع تمام موارد برای پوشش و آماده سازی ذهنی مخاطب برای دو مورد آخر بیان شده است :
*  تخریب شخصیت شهردار ولایی و متعهد و متخصص تهران
*  تخریب وجهه حدادعادل نماینده خوش فکر، با سواد و متعهد مجلس

3. با تخریب این دونفر و ایجاد انتسابات فامیلی با مقام معظم رهبری، در حقیقت می خواهند شخص رهبری را تخریب کنند .

4. آقای قالیباف مشهدی هستند اما همسرشان نسبت خواهر زادگی با همسر رهبری ندارد .
شهردار شدن ایشان هم موروثی نیست و مرهون تخصص و توان مدیریت بالای ایشان است. چرا که شهردار هر دوره توسط شورای شهر که در هر دوره هم اعضای آن متفاوت است، انتخاب می شود و جالب است بدانید در این دوره شورای شهر تهران اکثریت اصلاح طلب هستند و یکی از رای های آقای قالیباف هم از همین افراد داده شده است!

5. آقای خاوری داماد آقای حداد عادل نیست.

6. انسان متکی به خرد و عقل، بدون سند مطلبی را باور نمیکند، چه برسد به انتشار آن؛ و وای بر روزی که آن مطلب با آبرو و حیثیت افراد بازی کند.

 

قسمت چهارم شایعه (خیانت های ممد دماغ):

برخی  خیانت ها و جنایت های محمدرضاشاه در ایران:

1. حضور 80 هزار مستشار نظامی و اداری امریکا در ایران که بر همه ارگان های کشورمان سلطه داشتند و کسی بدون اجازه انها آب نمی خورد.

2. اعطای حق مصونیت قضائی (کاپیتولاسیون) به مستشاران امریکایی در سال 1343 و تبعید امام به علت مخالفت با فروش استقلال کشور

3. اعطای جزیره بحرین و دویست جزیره زیبای اطراف آن به اربابان انگلیسی توسط شاه، بحرین که چهاردهمین استان کشور ما بود. (1348)

4. غرق بودن شاه، خواهرانش، همسرش فرح و بقیه اعضای خانواده اش در انواع فسادهای اخلاقی به نحوی که در خاطرات هر کدامشان، به روابط افسارگسیخته دیگری اذعان کرده اند. حتی نحوه آشنایی شاه با فرح، زمانی است که فرح بعلت مشکل مالی برای خودفروشی به نزد اردشیر زاهدی (کارچاق کن شاه در این مسائل) می رود و سپس ملکه و شهبانوی! ایران می شود!

5. هفتاد درصد جمعیت کشور بی سواد در سال 57 دستاورد فرهنگی شاهنشاه در ایران بود!

6. تنها 157 هزار دانشجو از جمعیت 35 میلیونی ایران در سال 57 وضعیت سواد دانشگاهیان زمان شاهنشاه! (یک مقایسه ساده کنید با الان 4 میلیون نفر از جمیت 75 میلیونی ایران، مشغول به تحصیل در دانشگاهند و 92 درصد جامعه ایران باسوادند) (جمعیت دو برابر شده اما تعداد محصلان دانشگاهی 25 برابر) 38% وزرا فراماسون، 24% عضو سیا و 21% عضو ساواک!

7. تبدیل ایران به بازار کالاهای بنجل وارداتی غرب و فقدان کارخانه ها و زیرساخت های اقتصادی خودکفا در کشور

8. تورم شدید با نرخ سالانه 40 تا 50 درصد به همراه فساد و ارتشای سراسری و دزدی بلندپایگان و نابرابری در توزیع درامدها

9. سن امید به زندگی 50 سال در دوره شاهنشاه و بیش از 73 سال در ایران کنونی.

10. 75% نخبگان سیاسی کشور تنها از 40خانواده نیرومند و کوتاهی دست توده های مردم و نخبگان غیروابسته از مناصب سیاسی و اقتصادی کشور

11. وجود ترسناک ترین و خطرناک ترین سازمان جاسوسی دنیا در دوره شاه (ساواک) و شکنجه و کشتار هزاران بیگناه و یا با کوچکترین مخالفت و یکی از پلیسی ترین حکومت های جهان علیه حقوق بشر

12. حضور بیش از 200 بهائی در بین مقامات ارشد کشور (بطوریکه از کابینه 12 نفری هویدا 9 نفربهائی بودند: از جمله : خود هویدا،صنیعی وزیرجنگ، خسروانی وزیر کار، شاهقلی وزیر بهداری، روحانی وزیر کشاورزی، پارسای وزیر اموزش و پرورش،) عبدالکریم ایادی پزشک مخصوص شاه، ثابتی معاون ساواک

13. تبدیل 800 هزار کشاورز ایران به خرده مالکان بی زمین و وارد کننده کالاهای غربی به ایران با اصلاحات ارضی و سایر سیاست های اقتصادی غربی در کشور و تبدیل ایران از کشور صادرکننده گندم به یکی از بزرگترین واردکننده های گندم در جهان

14. شکل گیری اولین حلبی نشین های ایران در شهرهای بزرگ بخصوص تهران از دهه 1340 به بعد و ایجاد اولین کارتن خوابها در تاریخ ایران

15. ایجاد 3000 فاحشه خانه و کاباره در ایران و ده ها محله فاحشه نشین

16. کشتار بیش از 4000 شهید از مردم بیگناه ایران

17. تامین 65% نفت مورد نیاز رژیم غاصب اسرائیل و حمایت مالی، نظامی و تسلیحاتی از این رژیم در جنگهای مختلف علیه فلسطینیان بخصوص جنگ 1967 و 1973 با وجود تحریم دیگر کشورها.

 

بله. هیچ گاه دهن کجی شاه و فرحش به ارزش های اسلامی مردم ایران از جمله شرابخواری و رقص علنی آن دو با کارتر رئیس جمهور امریکا و همسرش در محرم سال 56 را فراموش نخواهیم کرد.

بله هیچ گاه فراموش نخواهیم کرد که آنقدر عقب مانده بودیم که از هندوستان برایمان پزشک می آوردند!

بله. هیچ گاه فراموش نخواهیم کرد برخی مردم ما چقدر زود فراموش میکنند جنایت ها و خیانت ها را و چه ساده از جهل و فراموشکاری و کم حافظه بودن آنها سواستفاده می شود.

جام الست...
ما را در سایت جام الست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد مهدی متقی jamealasst بازدید : 739 تاريخ : يکشنبه 26 مهر 1394 ساعت: 20:10

آیا فرزندان آدم و حوا، برادر و خواهر با هم ازدواج کرده‌اند و ما همه با هم برادر و خواهر یا محرم یک دیگر هستیم؟

به صورت اجمال بیان می‌گردد که در این خصوص به صورت عمده سه نظریه وجود دارد:

الف – یک نظریه بر این باور است که چون محرمات الهی به دو منشأ «قبح ذاتی» یا «منع قانونی» که مطابق با شرایط و ملزومات و ضرورت‌ها است بر می‌گردد و ازدواج بین خواهر و برادر از همان ابتدای خلقت «قبح ذاتی» داشته است، پس از اول حرام بوده است. لذا ازدواج اولاد آدم (ع) حتماً باید با موجودات دیگری بوده باشد.

ب – عده‌ای دیگر می‌گویند: خداوند کریم در قرآن فرموده است که همه‌ی شما را از نسل آدم و حوا (ع) خلق کردم و اگر موجود دیگری در وسط بود، قید می‌شد. مضاف بر این که ازدواج بین خواهر و برادر به هیچ وجه قبح ذاتی ندارد. چنان در سابق بین قوم مجوس رواج داشته و هم اکنون نیز روابط جنسی با خانواده‌ی اول (پدر، مادر، خواهر و برادر) در میان بسیاری از مردم، به ویژه در آمریکا و اروپا رایج است. پس، از آن جهت که قوانین محرم و نامحرم را خداوند متعال وضع کرده است، هیچ منعی نداشته که بر اساس شرایط و ملزومات در یک یا چند دوره این ازدواج را جایز نموده باشد و سپس با توجه به عدم لزوم و تغییر شرایط و بر طرف شدن ضرورت‌ها، منع آن را وضع نموده باشد.

ج – برخی دیگر بر این باورند که حضور حضرت آدم و حوا (ع) در بهشت برزخی و قبل از هبوط به زمین به همراه نسل او بوده است، چرا که خداوند متعال به جمع آنان خطاب هبوط فرمود و اگر فقط دو نفر بودند که باید فعل تثنیه به کار می‌رفت و نه جمع:

«قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَميعاً ...» (البقره – 38)

ترجمه: گفتيم همگى از بهشت پائين رويد ... .

صاحبان این نظریه بر این باورند که رابطه‌ی خواهر و برادری در نسل به شرط حیات مادی و زاد و ولد با ملزومات مادی (رابطه جنسی، ممزوج شدن نطفه و تخمک و پرورش در رحم مادر) ایجاد می‌گردد و در آن بهشت برزخی چنین روابط مادی و ملزومات آن وجود نداشته است، چون بدن و حیات مادی وجود نداشته است.

لذا ممکن است همان‌طور که خداوند متعال به واسطه‌ی حضرت آدم (ع) و به سببیت او حضرت حوا (ع) را خلق نمود و سپس امر به ازدواج کرد و در این ازدواج هیچ منعی هم نبود، عده‌ای را نیز در همان بهشت برزخی به واسطه و سببیت آدم و حوا (ع) خلق نموده باشد، که در این صورت، هم همگان از نسل آدم و حوا (ع) بوده‌اند و هم رابطه‌ی نسبی آنها خواهری و برادری نبوده‌ است و پس از هبوط به زمین و زندگی مادی با یک دیگر ازدواج کرده‌ و از آن پس با لوازم و شرایط مادی (حیات دنیوی) تولید مثل نموده‌اند. الله اعلم

جام الست...
ما را در سایت جام الست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد مهدی متقی jamealasst بازدید : 953 تاريخ : يکشنبه 26 مهر 1394 ساعت: 18:07

چگونگی خواندن نماز جمعه

نماز جمعه دارای دو خطبه و دو رکعت نماز است. در خطبه اول واجب است حمد الاهى، گر چه به هر لفظى که حمد الاهى محسوب شود جایز است، ولى احتیاط مستحب آن است که به لفظ جلاله «اللَّه» باشد و احتیاط واجب آن است که پس از آن به ثناى الاهى بپردازد و سپس به پیغمبر اسلام درود فرستد و واجب است مردم را به تقوا سفارش کند و یک سوره کوچک از قرآن را بخواند. و در خطبه دوم نیز حمد و ثناى الاهى به صورتى که ذکر شد و درود بر پیغمبر اسلام واجب است. و احتیاط واجب آن است که در این خطبه نیز به تقوا سفارش کند و سوره کوچکى از قرآن تلاوت نماید. و احتیاط مستحب و مؤکد آن است که در خطبه دوم پس از درود بر پیغمبر (ص) به ائمه معصومین (ع) نیز درود بفرستد و براى مؤمنان استغفار کند. و بهتر است از خطبه‏هاى منسوب به امیر المؤمنین (ع) یا آنچه از ائمه معصومین (ع) وارد شده انتخاب کند.

 

بعد از تمام شدن خطبه، نماز جمعه خوانده می شود. نماز جمعه مانند صبح دو رکعت است ولى با نماز صبح چند فرق دارد که ذیلًا بیان مى‏شود:

احتیاط آن است که قرائت حمد و سوره در نماز جمعه به جهر یعنى بلند خوانده شود.

مستحبّ است در رکعت اوّل بعد از حمد سوره جمعه و در رکعت دوّم بعد از حمد سوره منافقین خوانده شود.

در نماز جمعه دو قنوت مستحبّ است یکى در رکعت اوّل پیش از رکوع و دوّم در رکعت دوّم بعد از رکوع، و در هر قنوت دعاهایى که در قنوت نمازها خوانده مى‏شود مى‏توان خواند، و بهتر و افضل در دو قنوت نماز جمعه بلکه در قنوت نمازهاى دیگر خواندن کلمات فرج است. از حضرت صادق سلام اللَّه علیه روایت شده است که فرمود: در قنوت رکعت اوّل نماز جمعه بعد از قرائت مى‏گویى: لا اله الا اللَّه الحلیم الکریم ... .

جام الست...
ما را در سایت جام الست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد مهدی متقی jamealasst بازدید : 939 تاريخ : يکشنبه 26 مهر 1394 ساعت: 18:07

نماز آیات دو رکعت است که هر رکعت آن پنج رکوع و دو سجده دارد و اسباب شرعى وجوب آن عبارت است از: کسوف خورشید و خسوف ماه، اگر چه مقدار کمى از آنها گرفته شود؛ زلزله و هر حادثه غیر عادى که باعث ترس بیشتر مردم شود، مانند بادهاى سیاه یا سرخ و یا زرد که غیرعادى باشند؛ تاریکى شدید، فرو رفتن زمین و ریختن کوه، صیحه آسمانى و آتشى که گاهى در آسمان ظاهر مى‏شود، در غیر از کسوف و خسوف و زلزله، باید آن حادثه موجب ترس و وحشت بیشتر مردم شود و حادثه‏اى که ترس آور نباشد و یا موجب ترس و وحشت افراد نادرى شود، اعتبار ندارد.

* روش‌های مختلف خواندن نماز آیات

نماز آیات را به چند صورت مى‏توان، به جا آورد:

صورت اول: بعد از نیت و تکبیرة الاحرام، حمد و سوره خوانده شود و به رکوع برود، سپس سر از رکوع برداشته و دوباره حمد و سوره را بخواند و به رکوع رود و باز سر از رکوع بردارد و حمد و سوره بخواند و به رکوع رود و سپس سر از رکوع بردارد و همین طور ادامه دهد تا یک رکعت پنج رکوعى که قبل از هر رکوعى حمد و سوره خوانده است انجام دهد، سپس به سجده رفته و دو سجده کند و بعد براى رکعت دوم قیام کند و مانند رکعت اول انجام دهد و دو سجده را بجا آورد و بعد از آن تشهد بخواند و سلام دهد.

صورت دوم: بعد از نیت و تکبیرة الاحرام، حمد و یک آیه (البته احتساب بسم‌الله به عنوان یک آیه خلاف احتیاط است)، از سوره‏اى را قرائت کرده و رکوع کند، سپس سر از رکوع بردارد و آیه دیگرى از آن سوره را بخواند و به رکوع رود و بعد سر از رکوع برداشته و آیه دیگرى از همان سوره را قرائت کند و همین طور تا رکوع پنجم ادامه دهد تا سوره‏اى که پیش از هر رکوع، یک آیه از آن را قرائت کرده، قبل از رکوع آخر تمام شود، سپس رکوع پنجم را بجا آورد و به سجده رود، و پس از اتمام دو سجده، براى رکعت دوم قیام نماید و حمد و آیه‏اى از یک سوره را بخواند و به رکوع برود و همین طور مانند رکعت اول ادامه دهد تا تشهد بخواند و سلام دهد و چنانچه بخواهد براى هر رکوعى به یک آیه از سوره‏اى اکتفا کند، نباید سوره حمد را بیش از یک مرتبه در اول آن رکعت بخواند.

صورت سوم: یکى از رکعت‌ها را به یکى از دو صورت و رکعت دیگر را به نحو دیگر بجا آورد.

صورت چهارم: سوره‏اى را که آیه‏اى از آن را در قیام پیش از رکوع اول خوانده، در قیام پیش از رکوع دوم یا سوم یا چهارم تکمیل کند، که در این صورت واجب است، بعد از سر برداشتن از رکوع، سوره حمد را در قیام بعدى اعاده کرده و یک سوره یا آیه‏اى از آن را اگر پیش از رکوع سوم یا چهارم است، قرائت کند و در این صورت واجب است که آن سوره را تا قبل از رکوع پنجم به آخر برساند.

در نماز آیات نباید سوره سجده‌دار را ‌قرائت کرد.

جام الست...
ما را در سایت جام الست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد مهدی متقی jamealasst بازدید : 610 تاريخ : يکشنبه 26 مهر 1394 ساعت: 18:08

1- چرا حج بر مسلمانان واجب شده است؟و فلسفه حج چیست؟

2- حج بر چه کسی واجب است؟و مستطیع چه کسی است؟

3- ایا با توجه به خطرات در عربستان سعودی بهتر نیست حج تعطیل شود؟

 

چرا حج بر مسلمانان واجب شده است؟و فلسفه حج چیست؟

حج گذشته از آثار و ثواب‌های اخروی که دارد، در دنیا نیز دارای آثار فراوان سیاسی، اجتماعی و معنوی است. این آثار و فواید می‌تواند به عنوان فلسفه یا حکمت حج مطرح شود. در روایات و سخنان ائمه (علیهم السلام(اشاره‌های فراوانی به آثار حج شده است. جهت اختصار دو نمونه از این روایات را نقل می‌کنیم.

1- امام علی(علیه السلام) در یکی از خطبه‌های نهج البلاغه به یکی از آثار مهم معنوی حج؛ یعنی فروتنی و از بین رفتن روحیه تکبر اشاره می‌کند. آن‌ حضرت می‌فرماید: آیا مشاهده نمى‌‏کنید که همانا خداوند سبحان، انسان‌‏هاى پیشین از آدم(علیه السلام) تا آیندگان این جهان را با سنگ‏‌هایى در مکّه آزمایش کرد که نه زیان مى‌‌‏رسانند، و نه نفعى دارند، نه مى‌‏بینند، و نه مى‌‏شنوند؟

این سنگ‌‏ها را خانه محترم خود قرار داده و آن‌ را عامل پایدارى مردم گردانید. سپس کعبه را در سنگلاخ‌‏ترین مکان‌‏ها، بى‏‌گیاه‌‏ترین زمین‌‏ها، و کم فاصله‌‏ترین درّه‌‏ها، در میان کوه‏‌هاى خشن، سنگریزه‌‏هاى فراوان، و چشمه‌‏هاى کم آب، و آبادى‌‏هاى از هم دور قرار داد، که نه شتر، نه اسب و گاو و گوسفند، هیچ‌کدام در آن سرزمین آسایش ندارند. سپس آدم (علیه السلام) و فرزندانش را فرمان داد که به سوى کعبه برگردند، و آن ‌را مرکز اجتماع و سر منزل مقصود و بار اندازشان گردانند، تا مردم با عشق قلب‏‌ها، به سرعت از میان فلات و دشت‏‌هاى دور، و از درون شهرها، روستاها، درّه‌‏هاى عمیق، و جزایر از هم پراکنده دریاها به مکّه روى آورند، شانه‌‏هاى خود را بجنبانند، و گرداگرد کعبه لا اله الا اللّه بر زبان جارى سازند، و در اطراف خانه طواف کنند، و با موهاى آشفته، و بدن‏‌هاى پر گرد و غبار در حرکت باشند.

لباس‏‌هاى خود را که نشانه شخصیّت هر فرد است در آورند، و با اصلاح نکردن موهاى سر، قیافه خود را تغییر دهند، که آزمونى بزرگ، و امتحانى سخت، و آزمایشى آشکار است براى پاکسازى و خالص شدن، که خداوند آن ‌را سبب رحمت و رسیدن به بهشت قرار داد.

اگر خداوند خانه محترمش، و مکان‌‏هاى انجام مراسم حج را، در میان باغ‌‏ها و نهرها، و سرزمین‌‏هاى سبز و هموار، و پر درخت و میوه، مناطقى آباد و داراى خانه‌‏ها و کاخ‌‏هاى بسیار، و آبادى‌‏هاى به هم پیوسته، در میان گندم زارها و باغات خرّم و پر از گل و گیاه، داراى مناظرى زیبا و پر آب، در وسط باغستانى شادى آفرین، و جادّه‌‏هاى آباد قرار مى‌‏داد، به همان اندازه که آزمایش ساده بود، پاداش نیز سبک‌‏تر مى‌‏شد. اگر پایه‌‏ها و بنیان کعبه، و سنگ‏‌هایى که در ساختمان آن به کار رفته از زمرّد سبز، و یاقوت سرخ، و داراى نور و روشنایى بود، دل‌‏ها دیرتر به شک و تردید مى‌‏رسیدند، و تلاش شیطان بر قلب‏‌ها کمتر اثر مى‌‏گذاشت، و وسوسه‌‏هاى پنهانى او در مردم کارگر نبود. در صورتى که خداوند بندگان خود را با انواع سختى‌‏ها مى‌‏آزماید، و با مشکلات زیاد به عبادت مى‏‌خواند، و به اقسام گرفتارى‌‏ها مبتلا مى‌‏سازد، تا کبر و خود پسندى را از دل‌‏هایشان خارج کند، و به جاى آن فروتنى آورد، و درهاى فضل و رحمتش را به روى‌‏شان بگشاید، و وسائل عفو و بخشش را به آسانى در اختیارشان گذارد. {نهج البلاغة}

2- امام هشتم على بن موسى الرّضا(علیهماالسلام) در جواب از علّت و سرّ تشریع حج می‌فرماید:

الف. علّت به جاى آوردن حج، رفتن به سوى خدا و طلب کردن ثواب بسیار، و پاک شدن از جمیع گناهانی است که از انسان صادر شده است.

ب. حج براى این است که از اشتباهات گذشته توبه کرده و پاک شده و اعمال آینده خود را از سر گیرد؛ چرا که حج موجب آمرزش و کفّاره گناهان گذشته او خواهد بود و مانند فردى است که تازه به حدّ بلوغ رسیده و مکلّف شده باشد.

ج. علّت حج لوازم آن است؛ مانند خرج کردن و به حساب رسیدن اموال و به زحمت و مشقّت انداختن بدن و منع شدن از اعمالى شهوانى و بردن لذّات.

د. تقرّب‏ به پروردگار عزّ و جلّ به سبب عبادات و خضوع و فروتنى، و کشیدن سختی سفر طولانی در میان صحرا و درّه و دشت، در گرما و سرما، میان امن و خوف، در زمانى بس طولانى و پیوسته.

هـ. رسیدن منافع براى جمیع مردم،

و. خواستن حاجت از خدا و ترسیدن از او، و رها کردن و دور شدن از صفت زشت بى‌‏رحمى و سنگدلى و بی‌‌باکى.

ی. از یاد نبردن خدا، و او را فراموش نکردن و از غیر خدا امید بریدن، و به عمل پرداختن، و به حقوق رسیدگى کردن، و جلوگیرى نفس از فسادگرایى.

ط. نفع رساندن یا به منفعت رسیدن کسانى که در شرق یا غرب زمین زندگى مى‏‌کنند، در صحرا یا دریا به سر می‌‌برند، در حجّ شرکت کرده، یا نکرده‌‏‌اند، از تاجر و بازرگان، از واردکننده و فروشنده یا خریدار و مشترى، از کاسب و نیازمند.

 

حج بر چه کسی واجب است؟و مستطیع چه کسی است؟

حج زیارت كردن خانه‌ی خدا و انجام اعمالی است كه در آنجا به جا آورده می شود و در تمام عمر بر كسی كه این شرایط را دارا باشد، یك مرتبه واجب می‌شود و آن شرایط عبارتند از:

1ـ بالغ باشد.

2ـ عاقل و آزاد باشد.

3ـ به واسطه‌ی رفتن به حج مجبور نشود كه كار حرامی را كه اهمیتش در شرع از حج بیشتر است، انجام دهد، یا عمل واجبی را كه از حج مهم تر است ترك نماید.

4ـ مستطیع باشد، بنابراین مستطیع بودن به چند چیز است:

الف) توشه‌ی راه و چیزهایی را كه بر حسب حالش در سفر به آن محتاج است كه در جای خود مفصل گفته شده، و نیز مركب سواری یا مالی كه بتواند آنها را تهیه كند، داشته باشد.

ب) سلامت مزاج و توانایی بر رفتن به مكه و حج.

ج) در راه مانعی از رفتن نباشد و اگر راه بسته باشد، یا انسان بترسد كه در راه جان یا عرض او از بین برود. یا مال او را ببرند، حج بر او واجب نیست، ولی اگر از راه دیگری بتواند برود، اگر چه دورتر باشد در صورتی كه مشقت زیاد نداشته باشد و خیلی غیر متعارف نباشد، باید از آن راه برود.

د) بقدر بجا آوردن اعمال حج وقت داشته باشد.

ه) مخارج كسانی را كه خرجی آنان بر او واجب است، مثل زن و بچه و مخارج كسانی را كه مردم خرجی دادن به آنها را لازم می‌شمارند، داشته باشد.

و)  بعد از برگشتن، كسب، یا زراعت، یا عایدی، ملك، یا راه دیگری برای معاش خود داشته باشد تا مجبور نشود به زحمت زندگی كند.

{توضیح المسائل دوازده مرجع، ج2، م2036}

 

ایا با توجه به خطرات در عربستان سعودی بهتر نیست حج تعطیل شود؟

1-اولين نکته توجه به ضرورت ديني و اهميت و آثار بسيار مهم و سازنده حج در ابعاد فردي و اجتماعي است .

2-  نکته دوم تبيين فني و فقهي موضوع است و توجه به اينکه حج داراي اقسامي است؛ واجب و مستحب و در موارد تزاحم ميان اجراي هريک از اقسام حج با ساير ضرورت ها و مصالح ، حکم هر يک متفاوت است .

3-  بله ممکن است در مواردي به خاطر عناوين ثانويه يا احکام حکومتي ، حج تعطيل شود و ولی‌فقیه‌ می‌تواند بر اساس‌ مصالح‌ اهم اسلام‌ و مسلمین، موقتاً‌ حکم‌ به‌ تعطیل‌ یک‌ حکم‌ شرعی‌ - اعم‌ از عبادی‌ و غیرعبادی‌ - نماید.البته بايد دقت داشت‌ مصلحتی‌ که‌ موجب‌ تعطیل‌ امر عبادی‌ چون‌ حج‌ یا غیرعبادی‌ می‌شود، باید از طريق کارشناختي و تخصصي ثابت شود که از مصلحت‌ موجود در آن‌ امر عبادی‌ یا غیرعبادی‌ مهمتر باشد.


4-  نکته ديگر نگاه تطبيقي و مصداقي به موضوع پرسش است که بايد ببينيم ، آيا مصلحت رفتن به حج علي رغم اينکه مي دانيم دولت سعودي از درآمدهاي ناشي از آن براي ترويج وهابيت و... استفاده مي کند ، با نرفتن به حج و ترک يکي از مهمترين فرايض الهي و آثار متعددي که به دنبال دارد در شرايط کنوني کدام داراي مصلحت مهمتري است ؟ البته با تفکيک ميان حج واجب و مستحب

.
5-  نکته بعدي نقد اين رويکرد است که آيا با تعطيلي حج توسط ايران مي توان جلوي فعاليت هاي وهابيت را گرفت ؟!! يا اينکه بايد از اين موقعيت استفاده نمود و با پربار نمودن حج و برپائي حجي ابراهيمي و تلاش براي بيداري جهان اسلام و... ، به خنثي سازي توطئه هاي دشمنان و گسترش اسلام ناب اقدام کرد ؟

6- مومن، بناي دين خود را بر اساس رأي و نظر شخصي نمي‌گذارد، بلكه بر آنچه از پروردگارش رسيده بنيان مي نهد.

 

وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى

م.م.م

 وبلاگ جام الست

 

جام الست...
ما را در سایت جام الست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد مهدی متقی jamealasst بازدید : 1111 تاريخ : شنبه 4 مهر 1394 ساعت: 18:00

پاسخ به دو شبهه پیرامون اسلام در شبکه های اجتماعی

شبهه اول:

((میخوام برگردیم به ۱۴۰۰ سال پیش؛؛
تو خونت ، کنار خانوادت هستی که خبر میرسه که به کشورت حمله شده ، و طبق نظر پیامبر و کتاب مقدسشون ، اگه بتونن یه شهر و اشغال کنن ، خواهرت و مادرت و همسرت رو میدزدن و تا آخر عمرشان باید به عنوان کنیز به آنها خدمت کنن و برادر و پدرت را اگر بدن و دندان سالمی داشته باشد به غلامی و‌بردگی میبرند.
و هر که مخالفت کند سر از تنش جدا میشود البته به دستور خدا ( در قرآن ).چیزی شبیه داعش فکر کن به مردم آذربایجان که مرد هایشان را دسته دسته در زنجیر میکنند و در جلوی چشمان آن ها به همسر و دخترشان تجاوز میکنند و بعد از ارضا شدن ، آن مرد هایی که حاظر به غلامی و بردگی نشدند رو گردن میزنند( تاریخ ایران ج ۳ ص ۳۵۹ ش۱۹۰)
به مهربانو های ۱۵ ساله ی خراسانی فکر کن که به فاحشه خانه های شام بردنشان ، تا قبل از هر حمله لشکریان خدا برای جهاد ، به آن دخترک ها تجاوز کنند برای گرفتن روحیه( تاریخ طبری ، ج ۴ ، ش ۲۴ ص ۱۴)
....( بغضم‌ گرفت ).... فکر کن اگر شهر را بگیرند و اسیر شوی ، اربابت مشغول مالیدن دختر ۹ ساله ایست که معلوم نیست از کدام جهاد فی سبیل الله به پاداش گرفته ،
، و مادرت در حال شستن پاهای اوست و تو باید به اندازه ده گاو کار کنی ، بار بیاوری و ببری وگرنه شلاق میخوری و صد البته آن دنیا به جهنم میروی چون طبق قرآن کنیز و غلام باید مطیع اربابشان باشند ، و وقتی شهوت اربابت بالا زد ، خواهران هموطنت را میبرن که با او نکاح کند ، و تو صدای ناله های انها را میشنوی.... در زیر بدن یک عرب که از صحابه است....‌ و اون صحابه حتما به بهشت میرود چون جهاد در راه خدا کرده !! و خبر هایی میشنوی از اینکه هم وطنت یعنی بابک خرمدین و هفتاد یارش را مسلمین در راه خدا زنده زنده سوزاندند
یا میشنوی سفید رود را که به خاطر قطع گردن هزاران هم وطنت به رنگ قرمز درامده ( تاریخ ۶۳۰۰ ساله ایران ؛ رابرتن.ون ص ۲۵۰ /// تاریخ طبری ج۴ ص ۳۱۰ )
حال ۲ سوالم را میپرسم ، 
یک :اگر ۱۴۰۰ سال پیش وجود داشتی ، به جنگ این وحشی ها میرفتی یا ترجیح میدادی صدای ناله های خواهرانت را بشنوی؟
دو : اگر تو از شهیدان یا اسیران در راه دفاع از وطن در مقابل حمله مسلمانان بودی ؛ آیا باور میکردی ۱۴۰۰ سال بعد یک عده بگویند ، ایرانیان با آغوش باز اسلام را پذیرفتند؟؟ باز هم میتونی خودت را گول بزنی؟؟؟؟؟ ))

 

شبهه دوم:

((صدا و سیمای ایران بار دیگر هویت ضد ایرانی خود را نشان داد!!!
همیشه در فیلم ها و سریالهای ساخت ایران علی و احمد و صفر و مصطفی و مجتبی و ....چهره ای آرام ,ظاهری موجه , رفتاری کاملا انسانی و نقش مثبت دارند و در عوض نقش منفی داستان به هوشنگ و هرمز و آرش و اشکان و پژمان با چهره ای پلید و ظاهری ناهنجار و رفتاری غیر انسانی محول می گردد!!!
میلیاردها تومان خرج ساخت سریال هایی مانند مختار نامه و ...میشود و فرزندانمان تعداد زنان حرمسرای مختار را میدانند در حالی که نامی از دلاور مردانی چون کوروش و داریوش و بابک و مازیار و آریو برزن و سورنا نشنیده اند !!!
کشت و کشتار و گرسنگی و خیابان خوابی مردم ایران سانسور میشود و مسکوت می ماند اما اگر همین وضعیت در لبنان و فلسطین و عراق و سوریه رخ دهد در بوق و کرنای صدا و سیمای ایران به گوش فلک میرسد !!!
امروز در کمال تاسف و ناباوری با دیدن میزگردی باحضور مجری و کارشناس مذهبی در شبکه جام جم ایران انگشت حیرت به دندان گزیدم و قلبم از این ستیز آشکار به درد آمد!
پرسش مجری:حضور دو فرشته نکیر و منکر چه زمانی خواهد بود و اساسا چه سؤالاتی پرسیده میشود؟!
پاسخ کارشناس(!!!!!!)(که البته مستقیما با پرسش مرتبط بود!!! ):ابتدا توضیح بدم در بهشت زبان تکلم عربی ست یعنی حتی اگر غیر عرب هم وارد بهشت بشود باید عربی صحبت کند!و زبان تکلم در جهنم, عجم است!!!
در این لحظه مجری محترم با شادی دو دستش را به هم سایید و فرمود:آخ جون من عربی بلدم!!!

خدا قوت دلاور مردان عرصه فرهنگ!! نانتان حلالتان!فرهنگ و اصالت و ریشه و زبان مادری را به چند فروختید؟میز و مقام و منصب را گران نخریدید؟!
هر چند دیریست در کشور من نام را به نان فروختن رسم بزرگان شده است!!!
خدایا شنیده بودم بهشتت را با شیر و شراب و حوری تبلیغ میکنی و در ازایش خون طلب می کنی اما نمی دانستم منوی بهشتت عربی ست و اگر عربی ندانم از شیر و شراب و حوری خبری نیست!
خدایا بهشتت ارزانی خودت !من در جهنمی که برایم ساخته ای راحت ترم...))

 

پاسخ شبهه اول:

1. این شبهه سراسر دروغ است و نه تنها استناد تاریخی ندارد بلکه از دلایل عقلانی هم پیروی نکرده است!

2. حکم بردگی تنها مربوط به کافرانی بود که در تهاجم نظامی و با هدف نابودی سرزمین اسلامی شرکت کرده باشند، آنهم با صلاحدید حاکم اسلامی ؛ در حالیکه اگر مسلمانان مغلوب می شدند ، خود و زنانشان در میدان جنگ یا غیر آن به تصاحب لشکر غالب در می آمدند .

3. پس این حکم در چنین زمانی که برده گیری قانون جاری بود، نه تنها شرم آور نبود، بلکه حکمی عادلانه ، قابل دفاع و در جهت رعایت مصلحت جامعه اسلامی و حتی رعایت حال جنگجویان مغلوب بوده و اسلام این اجازه محدود را داد تا مشرکان به حمله بر کشور اسلامی گستاخ نشوند.

 

4. در جلد سوم کتاب تاریخ ایران باستان (صفحه 1955 الی 2723) هیچ اشاره ای به حمله مسلمانان به ایران و داستان خیالی نویسنده نشده است و ادعا کذب می باشد.

 

5. جلد چهارم کتاب تاریخ طبری از صفحه 1226 الی 1658 می باشد!
نه تنها صفحات ادعا شده نادرست است ، بلکه اساسا چنین مطالبی یافت نشد !

 

6. نه کتابی به اسم "تاریخ 6300 ساله ایران" وجود دارد و نه نویسنده ای به نام "رابرتن.ون"! و مطلب کاملا غلط است !

سرگذشت و مرگ بابک خرمدین :

http://www.pasokhgoo.ir/node/3829

 

7. به گواهی تاریخ مردم ایران در برابر مسلمانان مقاومت نکردند و علت اصلی شکست سپاه ایران، همین نارضایتی مردم از حکومت و آیینشان بود. آنان نخواستند بجنگند و حتی گاهی با مسلمانان همکاری می‏ کردند

 

8. پذیرش اسلام اجباری نبود و تا 3 قرن پس از فتح ایران، آتشکده ها در سراسر ایران برپا بود. پیروان زرتشت به تدریج و با اختیار خود به اسلام گرویدند و برخی نیز تا الان بر آیین خود هستند .

 

9. اگر پذیرش فرهنگ و دین بزور شمشیر باشد ، شمشیر مغولان از اعراب تیزتر و برنده تر بود! ایرانیان به این دلایل اسلام را پذیرفتند :
* محتوای اسلام مبنی بر فرهنگ انسان دوستانه، ضد تبعیض ، عدالت محور و سازگار با فطرت انسان
* مشاهده ساده زیستی اصحاب پیامبر (ص) خصوصا امام علی (ع) و عاملان آنها در ایران و قیاس با حکومت اشرافی و جامعه طبقاتی ساسانی.
* عشق و علاقه مردم به اهل بیت(ع)

10. این شبهات از سوی ایرانیان تهیه نشده ، اما آنها که این متنهای کذب را منتشر می کنند باید بدانند که ناخواسته به حیثیت تاریخی و نوامیس کشورشان اهانت می کنند.

 

پاسخ شبهه دوم:

 

1- یکی از انتقاداتی که به اکثر فیلم های سینمایی و سریال های ایرانی وارد است استفاده از اسامی اسلامی برای خدمتکارها و  فقرا  و دوره گردها و قشر سطح پایین جامعه و استفاده از اسامی غیر اسلامی برای شخصیت های سرمایه دار و متشخص می باشد. و نه بالعکس

 

2- عده ای از کارگردانان و هنرمندان  به خاطر عشق به اسلام و شخصیتهای مذهبی امثال فیلم های مختارنامه ، یوسف نبی ، ملک سلیمان و .... تولید میکنند و یا مانند استاد فرشچیان در قالب نقاشی به تصویر میکشند . که مخاطب جهانی هم از انها استقبال میکند.

اما پیشنهاد من به کسانی که رگ ملی گراییشان باد کرده است این است اگر بویی از هنر برده اند به جای ایجاد شبهات و حمله به اسلام و اعتقادات مسلمانان به معرفی مفاخر و تاریخ غنی ایرانی به جهانیان بپردازند و خودشان دست به کار شوند. و دست از بهانه جویی بردارند.سرنوشت این نوع نژاد پرستی همان سرنوشت هیتلر است.

 

3- بله و ظیفه هر ایرانی است که به هموطنان فقیر خود کمک کند و وظیفه هر انسان است که به مظلومان جهان هم کمک کند  کمک به مظلوم در تمامی مذاهب جهان و در تمام نقاط جهان کاری شایسته است.

با این حال اگر فردی نه مسلمان است نه بویی از انسانیت برده حمایت مادی و رسانه ای از فلسطین و لبنان و غیره توجیه مادی نیز دارد.

توجیه مادی این حمایت از زبان دکتر عباسی:

"ردیف بودجه هرچیزی در جایگاه خود قرار دارد ... شما یک زیردریایی می خرید ۱۵۰ میلیون دلار، در مانورها می بینید که بسیار شیک بر روی آب ها حرکت میکنه، وقتی جنگ در خلیج فارس شکل بگیره این زیردریایی از نقطه  ای مورد هدف قرار میگیره که معلوم نمیشه از کجا خورد! اما بجای اینکه شما یک زیردریایی ۱۵۰ میلیون دلاری بخرید، اینجور فکر میکنید که سالی ۱ میلیون دلار به یک گروه چریکی کمک کنید و .....

 

4- و اما سوء استفاده از یک اشتباه رسانه ملی:

یکی از کلیپ‌ها و مطالبی که چندی است در شبکه‌های مجازی مورد توجه قرار گرفته است بخشی از سخنان سیدمرتضی خاتمی خوانساری در برنامه این شب‌ها درباره زبان اهل بهشت و اهل جهنم است. در این کلیپ چنین مطرح می‌شود که «زبان اهل بهشت به زبان عربی است و زبان اهل جهنم، زبان عجم است».

نکته اول: عقیده یک کارشناس عقیده همه مسلمانان نیست.

نکته دوم : شایسته است تلویزیون در دعوت از کارشناسان مذهبی و تاریخی دقت بیشتر به خرج دهد، همچنین مدعوین نیز بیش از پیش در بیان امور اعتقادی و دینی حساسیت به خرج دهند تا ناخودآگاه موجب تشویش اذهان عمومی جامعه و یا دلزدگی از دین نشوند.

نکته سوم: زبان یک راه ارتباطی است و امامان معصوم ما و شخص حضرت علی (ع) و امام زمان (عج)  طبق تاریخ و روایات نه تنها به تمامی زبان ها احاطه داشته اند بلکه به لهجه های و گویش های اقوام مختلف نیز سخن گفته اند.

 

توضیح دقیق تر در این مورد زبان بهشتیان و جهنمیان در لینک زیر:

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930904000517

 

وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى

م.م.م

 وبلاگ جام الست

جام الست...
ما را در سایت جام الست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد مهدی متقی jamealasst بازدید : 937 تاريخ : يکشنبه 26 مهر 1394 ساعت: 18:10

مطالب  زیر برگرفته از سخنان حضرت آیت الله سبحانی و حضرت آیت الله صافی میباشد.

 

1- آیا عزاداری برای امام حسین (ع) مرده پرستی است؟

فلسفه عزاداری برای شهیدان راه حق، همان بزرگداشت یاد آنان و حفظ مکتب آنها است; مکتبی که اساس آن را فداکاری در راه دین و تن ندادن به ذلّت و خواری تشکیل می‌دهد. منطق آنان چنین بوده است که «مرگ سرخ به از زندگی ننگین است». آنان برای سربلندی دین خدا و عزّت مؤمنان به شهادت رسیده‌اند. گرامی‌داشت آنان سبب می‌شود که منطق آنها پا برجا بماند و ملت‌ها از آنها درس آموخته و راه آنها را ادامه دهند.

شهید به‌سان شمعی است که می‌سوزد و پیرامون خود را روشن می‌سازد؛ زیرا با ریختن خون و پایان بخشیدن به حیات مادّی، جامعه را از بند بندگی و حکومت ستمگران آزاد می‌سازد. آیا بزرگداشت چنین افرادی از نظر منطق و عقل، کاری نکو و پسندیده نیست؟ جایی که پیامبر برای از دست رفتگان عادی می‌گرید و دیگران نیز ناله سر می‌دهند، آیا جا ندارد که برای احیای مکتب شهادت و تکریم از شهیدان، به مناسبت‌های گوناگون، بزرگداشتی انجام گیرد و مجالس تشکیل شود؟

در میان شهدای راه حق بیشترین مجالس به نام حسین بن علی(ع) ابوالشهدا، رهبر آزادگان، منعقد می‌گردد؛ زیرا او بیش از دیگر شهیدان راه حق، راه و رسم آزاد زیستن و زیر بار ظلم و ستم نرفتن را به جهانیان آموخت. او مرگ شرافتمندانه و جان سپردن زیر ضربات شمشیر دشمن را بر زندگی ذلّت بار برگزید و سرانجام در «بستر شهادت» به لقاء اللّه پیوست.

او دلباخته ایثار و فداکاری در راه اعلای کلمه حق بود، از این جهت با چهرة باز و لبی خندان به استقبال شهادت شتافت.

دشمن دست خود را برای امان دادن به سوی او دراز کرد، ولی او دست رد بر سینه نامحرم زد و امان دشمن را نپذیرفت؛ زیرا می‌دانست که در پذیرش امان، ذلت و خواری و مرگ واقعی است.

اگر شیعه برای امامان معصوم خود عزاداری میکند به مفهوم مرده پرستی نیست بلکه یادآوری و زنده نگه داشتن راه و روش و اهداف و ظلم ستیزی انها است.

این موضوع در مکاتب غیر اسلامی هم وجود دارد و در کشور های مختلف جهان نیز برای بزرگان و مفاخر خود که هزاران سال است مرده اند بزرگداشت و مراسم  برگزار می کنند تا یاد و روش انها از ذهن مردم پاک نشود.

 

2- آیا مذهب شیعه، مذهب اندوه و گریه است؟

مذهب شیعه مذهب حق طلبی و عدالت جویی و جهاد و مبارزه در این راه است و هرگز مذهب گریه و ناله نیست، ولی در عین حال به‌سان پیامبر گرامی و یارانش برای عزیزان از دست رفته متأثر می‌شوند و قلوب آنان از عاطفه به اهل بیت^ موج می‌زند و آثار خود را در زندگی می‌گذارد.

به تعبیری دیگر، سرودن اشعار مذهبی همراه با اظهار عواطف و تأثر، نوعی همدردی و همراهی با شهیدان راه حق است و از این طریق، خواهان حفظ مکتب آنهاست؛ مکتبی که اساس آن را فداکاری در راه دین و تن ندادن به ذلت و خواری تشکیل می‌دهد. اگر این مجالس تعطیل شود و یاد شهدا در هر سال تجدید نگردد، مکتب ایثار و شهادت به فراموشی سپرده می‌شود. شیعیان با برپا کردن مجالس سوگواری در ماه‌های محرم و صفر، منطق حسین بن علی(ع) را که منطق همه شهداست، احیا می‌کنند.

 

3- چرا برای امام حسین(ع) عزاداری می‌کنید، با این که او در بهشت است؟ گریه برای اهل بهشت چه ثمری دارد؟

گریه بر امام حسین(ع) نه به خاطر این است که اکنون در بهشت به سر می‌برد، مسلّماً از این جهت باید خوشحال و شادمان باشیم، گریه ما به خاطر آن ظلم‌ها و ستم‌هایی است که بر وی روا داشته شد و دردانه پیامبر با لب تشنه با 72 تن از یاران و خاندانش در کنار نهر آب جان سپرده است. گریه پیامبر بر عموی خویش حمزه، نه به خاطر این بود که او با فرشتگان همنشین است، بلکه به خاطر ستم ددمنشانه‌ای است که بر او روا داشته بودند و هند جگرخوار، همسر ابوسفیان دستور داده بود شکم او را پاره کنند و جگرش را بیرون آورند تا به دندان خویش آن را بساید.

 

4-عزاداری‌ و روزهایی از سال را سیاه‌پوشیدن و غمگین‌بودن آن هم به خاطر این‌که یک انسان خبیث در 1400 سال پیش، انسان خوبی را کشته و دیگر موضوع تمام شده است چه فایده‌ای دارد؟ امثال این واقعه بارها در تاریخ اتفاق افتاده است. آیا این همه اوقات خود را صرف عزاداری‌کردن‌ بی‌خردانه نیست؟ آیا حرف اهل سنّت که می‌گویند: «شیعیان مرده‌پرست هستند» درست نیست؟ آیا با سر و سینه‌زدن و راه‌اندازی دسته و هیئت، امام حسین زنده می‌شود؟

ما اگر به این حادثه از چشم مقاصد و معانی بلند آن و مراتب عالی و مقامات ملکوتی انبیاء و اولیاء و درجات قُرب آنها به خداوند متعال نگاه کنیم و سخن بگوییم، باید مخاطبان آن مطالب کسانی باشند که یا ملائکه ملأ اعلی باشند و یا اگر ابناء بشرند هم‌ردیف و هم‌طراز آنها باشند، حضرت امام حسین علیه‌السلام را در عالی‌ترین مرتبه‌ی امامت که مثل حضرت ابراهیم خلیل علیه‌السلام پس از طیّ آن مقامات و درجات عالیه به آن نائل گردید بشناسیم و امام را در همان جایگاهی معرّفی کنیم که پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله او را به آن معرّفی نمود و خود با همین پایگاه بی‌مانند عاشورایی، اوج عظمت وجود خود را به جهانیان نشان داد و موقفی را اتّخاذ فرمود که صعود و پرواز به آن جز با بال‌های روح‌الأمینی و برتر میسر نیست.
شما می‌گویی: یک انسان خبیثی یک انسان خوبی را کشته، و سنّی مذهب‌ها را به نداشتن معرفت به عظمت خاندان پیغمبر صلی‌الله علیه و آله تا این حد متّهم می‌کنی! این‌که انسان خبیث، انسان خوب را می‌کُشد امری عادی است و بوده است.
در این حادثه، جایگاه شمر و ابن زیاد، سنان بن انس و یزید که حسین بن علی سبط پیغمبر و سیّد جوانان اهل بهشت را می‌کشند عنوان خبیث بر آنها به قدری کم معنی است که اگر خباثت همه خبیث‌ها را به یک نفر بدهند باز هم برای او کم است و عنوان انسان خوب بر حسین علیه‌السلام - کسی که جامع همه خوبی‌ها و کمالات انسانی و انسان اشرف و اجلّ و اکرم و اعز و اولی به خدا و پیغمبر است- عنوانی عادی و بسیار کم‌بها است.
شیعه، مرده‌پرست نیست. شیعه، زنده و زنده‌پرور است، چنان‌که تجلیل قرآن از انبیا، از ابراهیم و موسی و عیسی و صفا و مروه و حجر و مقام و بیت مرده‌پرستی نیست.
شیعه در تجلیل از حسین علیه‌السلام، از قرآن کریم و وحی الهی الهام گرفته و به هدایت‌ آن عمل می‌کند که آنها (مردگان) را بستایید و به هدایت آنها هدایت یابید؛ أُولئِکَ الَّذینَ هَدَى اللهُ فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ. (سوره انعام، آیه190)
این موضوع تمام نمی‌شود، چنان‌که اسم ابراهیم و ملّت ابراهیم و مقام ابراهیم و اسم موسی و عیسی و روزها و یاد مواقف و مقامات آنها تمام نمی‌شود.
این برنامه‌ها، این سینه‌زدن‌ها و عزاداری‌ها اعلام وجود و نفی شرک، نفی استکبار، نفی استحقار و استضعاف است. این برنامه‌ها مثل اذان است، مثل أشهد أن لا اله الا الله و اشهد ان محمداً رسول الله است. مرده‌پرستی نیست. شما می‌گویید چی زنده می‌شود؟ این‌ها اگر نبود، همه چیز مُرده بود. این‌ها رمز حیات است، حفظ سابقه است، حفظ هویّت است و میراث بزرگ فرهنگی است.

 

4- در جایی خواندم وقتی یک شخص غربی، در عزاداری شیعیان برای امام حسین، شرکت کرد از یکی از شیعیان پرسیده بود: «چه کسی این امام را کشته است؛ مسیحیان یا یهودیان؟» که وقتی با جواب منفی روبرو و متوجه شده بود که توسّط مسلمانان در 1400 سال قبل کشته شده است، متعجّبانه گفته بود: «خودتان طرف را کشته‌اید، بعد خودتان دارید برایش عزاداری می‌کنید؟ این کارهای شما و صدمه‌زدن به خودتان و کار و زندگی را رهاکردن بعد از 1400 سال چه فایده‌ای برای او دارد؟ و به چه درد شما می‌خورد؟» بفرمایید واقعاً فایده‌ی این همه عزاداری و کار را رهاکردن، برای ما و برای امام حسین چیست؟

این منطق و گفتاری که نقل کرده‌اید، از بی‌سوادی سازنده‌ی ساختگی این گفت و شنودها حکایت دارد و به قدری سطح این سخنان پایین و پایین است که انسان نمی‌داند چه بگوید! بسیار جاهلانه و عوامانه است.
امام نه در نبرد با مسیحیان و نه یهودیان و نه اهل مذاهب دیگر کشته شد. امام، آن وجود مجسّم حق‌خواهی و حق‌پرستی و ستم‌ستیزی و عدالت‌خواهی در نبرد بین حق و باطل و عدالت و ظلم و علم و جهل کشته شد.
او در میدان «إنّی لا أرى الموتَ إلّا سعادةً والحیاةَ مع الظالمین إلّا بَرَماً» و در راه نجات مستضعفان و احیاء دین کشته شد.
با تأسف فراوان تمام آن واقعه‌ی بزرگ و تاریخی و آن همه افتخارات و مواقف بزرگ که ایستادن و ایستادگی بر هر یک آنها کار نامدارترین رجال تاریخ است را در این خلاصه می‌کنید که مرد خبیثی، مرد خوبی را کشته است و به واقعه‌ای که امثال و نظائر آن همیشه و همواره اتفاق می‌افتد تشبیه می‌کنید؛ نه سوابق این حادثه را می‌گویید و نه آن مرد خبیث را می‌شناسانید و نه آن مرد خوب را تعریف می‌کنید؛ نه از حَسَب و نَسَبَش، نه از اخلاق و رفتار و سیره‌اش و نه از مسئولیت‌های بزرگی که مثل او بر عهده دارد می‌گویید!
چنان وانمود می‌کنید که شخصی عادی، زیدی را کشته و دعوایی شخصی بوده و طرفین دعوا به جان هم افتادند و این هزار و چهارصد سال پیش که نه، اگر دیروز و همین امروز چنین شخصی عادی کشته شود، عزاداری و این همه برنامه‌های وسیع و مجالس سخنرانی و ... برایش بیجا است.
نقل‌کننده‌ی این سؤال و جواب، اگر مغرض نیست، علل حادثه، رجال حادثه، سوابق یزید و بنی‌امیّه و دشمنی آنها با اسلام و جنایات بزرگ آنها را برای آن فرد غربی می‌گفت تا تصدیق کند که این حادثه که یک‌هزار و چهارصد سال پیش اتفاق افتاده، اگر چهارصد هزار قرن پیش هم اتفاق افتاده بود باید آن را بازگو کرد و به همه نسل‌ها رسانید.
این، مکتب است، مدرسه است، هویّت عالی و متعالی بشر است. تکریم انسان‌های والا و حق‌پرست است.
پهلوان این قیام و اقدام، فرد عادی نیست. آسمان، زمین، کهکشان‌ها و عرش و کرسی است. امام حسین علیه‌السلام است. او بود و خودش بود و تاریخ برای او همتا و هم‌طراز نشان نمی‌دهد.
یک آدم خوب همیشه هست و افرادش در کوچه و بازار بسیار و بی‌شمارند امّا کسی از آنها امام حسین علیه‌السلام نیست.
او فرد یگانه بشر است. باید فراموش نشود، باید درسش و مکتبش همیشه مطرح باشد. امام حسین علیه‌السلام به عزاداری ما نیازمند نیست بلکه ما به او نیازمندیم.
ما به معرفت راه او و رفتن در راه و احیاء مکتب او نیاز داریم. می‌خواهیم باشیم، می‌خواهیم با شرافت زندگی کنیم، می‌خواهیم ذلیل نباشم و در مقابل طواغیت و گردنکشان و متکبران سر خضوع و ذلّت فرود نیاوریم.
این عزاداری‌ها همه‌اش فائده است. همه‌اش انسان‌ساز است. عزاداری‌ها و مراسم عاشورا را هدف اعتراض قرار دادن، هدف قراردادن قرآن و عترت و همه انبیا و همه خوبی‌هاست.
مسأله، عظیم‌تر از این حرف‌هایی است که می‌گوییم. امام حسین علیه‌السلام شهید فضیلت و حقیقت در طول تاریخ است. او شهید دیروز نبود؛ او شهید همیشه جاودان است که به همه بشریت راه خوب‌زندگی‌کردن را آموخت. او الگو و اسوه برای همه آزادی‌خواهان جهان است. بلی، ‌حسین علیه‌السلام امام و رهبر همه آزادمردان در طول تاریخ است.
این است که حسین علیه‌السلام همیشه زنده است و مردمی که با حسین علیه‌السلام باشند، همیشه زنده و سرافراز و سربلند هستند.

سلام الله علیک یا مولای یا ابا عبدالله روحی و ارواح العالمین لک الفداء.

 

جام الست...
ما را در سایت جام الست دنبال می کنید

برچسب : پ, نویسنده : محمد مهدی متقی jamealasst بازدید : 1081 تاريخ : يکشنبه 26 مهر 1394 ساعت: 18:10